مقالۀ حاضر با رویکرد تحلیل انتقادی به بررسی کتاب «سورۀ آفِلین» به عنوان یکی از مهمترین و متفاوتترین آثار ادبی سالهای اخیر دربارۀ انقلاب اسلامیپرداخته است. نگارنده بر اساس مدل ارائه شده از سوی فیلسوف برجستۀ کرهای، جیگون کیم، با بررسی ساختاری انقلاب اسلامیبه مثابه یک رخداد به نتایجی مهم دست یازید، از جمله اینکه رُخداد 57 به وسیلۀ عملکردی میان چهار متغیر (ابژه، حقایق، ویژگی خاص و زمان) تحقق یافته است، به همین روی نگارنده مدعی است که «سورۀ آفِلین» درواقع «رمان-تاریخ» است و نه رمانِ تاریخی، چرا که متون «رمان-تاریخ» قصد دارند تا خواننده را به پرسش درباب حقیقتِ تاریخ رسمیوا دارند و غایتی معرفتشناختی را دنبال میکنند. همچنین از میان شیوههای مبارزۀ اجتماعی برای اصلاح، خلیل حجتیِ «سورۀ آفِلین» ما را به راه چهارم یا اصلاحِ انقلابی دعوت میکند. همچنین «سورۀ آفِلین» اشارتی است بر این اینکه «کنشگران مرزی» امکانی جهت رفع انسداد از «توسعۀ ایرانی» به مثابه یک طرح ناتمام هستند. اکبری دیزگاه به این مسئلۀ بنیادین تذکار می دهد که در تفکر انسان ایرانی، این فره ایزدی است که حکومت می کند نه شخصیت های سیاسی با رویکردهای مختلف اعم از سکولار یا دینی. البته نگارنده ضمن اذعان و عنایت به قوت های «سورۀ آفِلین» در کنشگری مرزی، دو نقد مشخص را بر آن وارد میسازد: اول؛ سرگردانی میان «متن-تحقیق»؛ به مثابه اثری که قصد دارد واقعیت دنیا را بازگو کند، و «متن-تأویل»؛ به مثابه اثری که قصد دارد زمینه ای برای روایتی متکثر و چند صدایی از واقعیت دنیا را ایجاد نماید و دوم: خطر تحویل نگری و غفلت از نقش انسان مثالین ایرانی یا امام در خلق «متن-تأویل» است.
کلیدواژه: اصلاح انقلابی، تاریخ خُرد، رخداد 57، رؤیای انسان ایرانی، رمان-تاریخ، سورۀ آفِلین.